تازگی ها مجددا در حال کشف این ترانه های خاطره انگیز و به یاد موندنی هستم... گل های خاطره... یادها و گل ها...
با پیش در آمد صدای دل انگیز آذر پژوهش : رفتی و رفتن تو آتش نهاد بر دل... از کاروان چه ماند... جز آتشی به منزل ...
شبی که آوای نی تو شنیدم
چو آهوی تشنه پی تو دویدم
دوان دوان تا لب چشمه رسیدم
نشانه ای از تو و نغمه ندیدم...
تو ای پری کجای؟
که رخ نمی نمایی؟
از آن بهشت پنهان
در نمی گشایی...
--- --- ---
من همه جا...
پی تو گشته ام
از مه و می...
نشان گرفته ام
بوی تو را...
ز گل شنیده ام
دامن گل...
از آن گرفته ام
تو ای پری کجای؟
که رخ نمی نمایی؟
از آن بهشت پنهان
در نمی گشایی...
--- --- ---
دل من سرگشته تو
نفسم آغشته تو
به باغ رویاها
چو گلت بویم
در آب و آئینه
چو مه ات چویم
توی پری کجای؟
...
در این شب یلدا
ز پی ات بویم
به خواب و بیداری
سخنت گویم
توی پری کجایی؟
مه و ستاره
درد من میداند
که هم چو من
پی تو سرگرداند
شبی کنار چشمه پیدا شو
میان اشک من چو گل وا شو
تو ای پری کجای؟
که رخ نمی نمایی؟
از آن بهشت پنهان
در نمی گشایی...
-با صدای هوشمند عقیلی با موسیقی بی نظیر و ملودی جاودانه
نظرات شما عزیزان: